این الهی است.
او جوجه نیست، او یک لعنتی است! به محض اینکه آن مرد به خود آمده بود، او را می مکید. اینجاست که خون سیاهپوستان داغ است - لعنت به هر چیزی که می گذرد!
لعنتش میکردم...
او زیباست.
من میخوام اینطوری لعنت بشم
چه کسی اهل ایرکوتسک است، من آن را پاره می کنم یا در بیدمشک همه می اندازم
لعنتی، این یک احمق است! شما می توانید دو دیک را در آنجا جا دهید، نه فقط یک دیک! آن جوجه می داند که چگونه مخاطب را به حرکت درآورد. هر بار که او فرو می رود، یک شات اسپرم از بیننده پشت مانیتور است. صدها و حتی هزاران دانش آموز این برنامه ها را تماشا می کنند. من خودم توپهایم را تا دیکم گرفتهام و میخواهم که من را در دام این شلخته رها کنند. و او نیز اندام فوق العاده ای دارد! دوست دارم لب هایش را بین پاهایش لیس بزنم. وقتی دیک به قفسه سینهاش میرسد، پروانهها در شکم شما همین است!
ویدیو های مرتبط
♪ این یک موسیقی خوب در ابتدا بود ♪