مثل مدفوع
¶ من می خواهم که ¶
من حاضرم لعنتش کنم و با بیدمشکش عشقبازی کنم.
من آمدم
جوجه چاق زیبا، شوهرش معلوم است که دیگر نمی تواند او را اداره کند. و او هم واقعاً به او علاقه ای ندارد! چنین بدنی نباید بیکار بماند! او همچنین باید از پسرش تشکر کند - خانم هر آنچه را که نیاز دارد در خانه به دست می آورد و قطعاً به دنبال یک معشوق در کنارش نخواهد بود. در کل همه چیز مثل یک خانواده معمولی سوئدی است، همه خوشحال هستند! به نظر من بهتر است همسرش را با پسرش شریک شود تا اینکه او با یک مرد غریبه بیرون برود.
بلوند خوش شانس بود، آن مرد لیسنده بود. اول لیسید و بعد با دیکش بیدمشکش را تمیز کرد. یا لباس وابسته به عشق شهوانی کمک کرد، یا آن مرد در حال و هوا بود.
این شرم آور است که دختر بیچاره را به لعنتی می کشد.
ویدیو های مرتبط
او هم چاق است